دیکشنری
Prof
pɹɑf
فارسی
1
عمومی
::
(professor=) پرفسور
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PRODUCTIVE OUTPUT
PRODUCTIVE PROCESSING TIME
PRODUCTIVE PROCRASTINATION
PRODUCTIVE SOIL
PRODUCTIVELY
PRODUCTIVENESS
PRODUCTIVITY
PRODUCTIVITY MEASUREMENT
PRODUCTIVITY RHYTHM
PRODUCTIVITY SALES GOAL
PRODUCTIVITY TOOL
PRODUSAGE
PROEM
PROENOMEN
PROESTRUS
PROF
PROFANATION
PROFANATORY
PROFANE
PROFANELY
PROFANENESS
PROFANER
PROFANITY
PROFERT
PROFESS
PROFESSED
PROFESSED LOVE
PROFESSEDLY
PROFESSION
PROFESSION OF MEDICI
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید