دیکشنری
داستان آبیدیک
Pronucleus
pɹonukliəs
فارسی
1
عمومی
::
هسته سلول قابل لقاح پس از تكمیل دوره بلوغ وورود
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PRONEUR
PRONG
PRONGED
PRONOMINAL
PRONOMINAL ADJECTIVE
PRONOUN
PRONOUNCE
PRONOUNCE ON
PRONOUNCEABLE
PRONOUNCED
PRONOUNCEMENT
PRONOUNCER
PRONOUNCING
PRONTO
PRONTONOTARY
PRONUCLEUS
PRONUNCIAMENTO
PRONUNCIATION
PRONY ANALYSIS
PROOF
PROOF IS IN THE PUDDING
PROOF IS THE RESULT
PROOF OF ATTENDANCE PROTOCOL
PROOF OF CASH
PROOF OF CASH RECEIPTS
PROOF OF CONCEPT
PROOF OF IDENTITY
PROOF OF LAZINESS
PROOF OF PROPOSITION
PROOF OF PURCHASE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید