دیکشنری
داستان آبیدیک
Purblind
pɜɹbla͡ind
فارسی
1
عمومی
::
نابینا، نیم كور، دارای چشم تار، نیم كور كردن
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PUPILSHIP
PUPIPAROUS
PUPPET
PUPPET GOVERNMENT
PUPPET SHOW
PUPPET VALVE OR CLAC
PUPPETEER
PUPPETRY
PUPPISH
PUPPY
PUPPY LOVE
PUPPYDOM
PUPPYHOOD
PUPPYISH
PURATORIAL
PURBLIND
PURBLINDNESS
PURCHASABLE
PURCHASE
PURCHASE ACTION RATIO
PURCHASE ALLOWANCE
PURCHASE COMMITMENTS
PURCHASE COSTS
PURCHASE CUTOFF TEST
PURCHASE DISCOUNTS
PURCHASE DISCOUNTS NOT TAKEN
PURCHASE FOR
PURCHASE HISTORY
PURCHASE INTENTION
PURCHASE JOURNAL
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید