دیکشنری
داستان آبیدیک
Quincunx
kwɪnsʌŋks
فارسی
1
عمومی
::
به، (گش) درخت به، شكلی دارای پنج واحد یا نفش
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
QUILL DRIVER
QUILL FEATHER
QUILL OF CINNAMON
QUILLET
QUILLING
QUILT
QUILTER
QUILTING
QUIN CUNX
QUINARY
QUINATE
QUINCE
QUINCE SEED
QUINCE SEED MUCILAGE
QUINCUN CIAL
QUINCUNX
QUINDEC AGON
QUINGENTENARY
QUINIA
QUININE
QUINOLINE YELLOW
QUINOLONE ANTIBIOTIC
QUINQUAGENARIAN
QUINQUAGENARY
QUINQUAGESIMA
QUINQUAGESIMA SUNDAY
QUINQUANGULAR
QUINQUECOSTATE
QUINQUEFOLIOLATE
QUINQUELAT ERAL
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید