دیکشنری
داستان آبیدیک
Ranten
ɹɑntən
فارسی
1
عمومی
::
بیهودهگفتن، (rant) لفاظی كردن، یاوهسرایی كردن
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
RANKING APPROACH
RANKLE
RANKLY
RANKSACK
RANNUNCULACEA
RANSACK
RANSOM
RANSOMER
RANSOMWARE
RANSOMWARE ATTACKS
RANT
RANT ABOUT
RANT AGAINST
RANT AND RAVE
RANT AT
RANTEN
RANTER
RANTIPOLE
RANULA
RANUNCULACCOUSS
RANUNCULUS
RAP
RAP ACROSS THE KNUCKLES
RAP AT
RAP ON
RAP ONE'S KNUCKLES
RAP OUT
RAP WITH
RAPACIOUS
RAPACIOUSLY
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید