دیکشنری
داستان آبیدیک
Rasp
ɹæsp
فارسی
1
عمومی
::
تراش دادن، سوهان زدن، با صدای سوهان گوش را ازردن
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
RARING TO GO
RARITY
RASCAL
RASCALISM
RASCALITY
RASCALLY
RASCH MODELING
RASE
RASH
RASHER
RASHLY
RASHNESS
RASHTRIYA SWAYAMSEVAK SANGH
RASIOWA IMPLICATIVE LOGIC
RASORIAL
RASP
RASP OUT
RASPATORY
RASPBERRIES
RASPBERRY
RASPBERRY JAM
RASPER
RASPY
RASTER
RASURE
RAT
RAT REMOTE ADMINISTRATION TOOL
RAT A TAT
RAT A TAT TAT
RAT AROUND
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید