دیکشنری
Ratch
ɹæt͡ʃ
فارسی
1
عمومی
::
كنار یا لبه كشتی، كشیدن، سگ شكاری، علامت سفید
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
RAT AROUND
RAT BITE FEVER
RAT OF INTEREST
RAT ON
RAT OUT
RAT PER CENT
RAT RACE
RAT SNAKE
RAT TAIL
RATABILITY
RATABLE
RATAFEE
RATAFIA
RATAL
RATAPLAN
RATCH
RATCHET
RATCHET BLOCK
RATCHET CLAMPS
RATCHET WHEEL
RATE
RATE ABOVE
RATE AMONG
RATE AS
RATE AT
RATE BELOW
RATE DETERMINING STEP
RATE METER
RATE OF CLIMB
RATE OF EXCHANGE
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید