دیکشنری
Rath
ɹæθ
فارسی
1
عمومی
::
(rathe) پیش رس، چابك، مایل، زود رس، سریع، تند
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
RATE OF RETURN ON PLANT ASSETS
RATE OF RETURN ON TOTAL ASSETS
RATE OF RETURN PRICING
RATE OF RISE DETECTOR
RATE OF SALE
RATE REGULATION
RATE TUPLE
RATE WITH
RATEABLE
RATED
RATED VOLTAGE
RATEL
RATER
RATES AND TAXES
RATES OF RESPIRATION
RATH
RATHE
RATHER
RATICIDE
RATIFICATION
RATIFY
RATING
RATING AGENCY
RATING BASED FEEDBACK
RATING SCALE
RATING SCALES
RATIO
RATIO ANALYSIS
RATIO BASED
RATIO OF OUTPUT AND/OR INPUT
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید