دیکشنری
داستان آبیدیک
Recluse
ɹəklus
فارسی
1
عمومی
::
گوشه نشین، منزوی، تنها، دور افتاده
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
RECKON
RECKON AMONG
RECKON AS
RECKON INTO
RECKON WITH
RECKON WITHOUT
RECKONING
RECLAIM
RECLAIM FROM
RECLAIMABLE
RECLAMATION
RECLAME
RECLINATE
RECLINE
RECLINERS
RECLUSE
RECLUSIVE
RECLVSION
RECOAT
RECODE VARIABLES
RECOFIGUREABLE
RECOGIZANT
RECOGNISED SUPERVISORY BODIES
RECOGNITION
RECOGNITION PERFORMANCE
RECOGNITION PRECISION
RECOGNITION RATE
RECOGNITION REALIZATION
RECOGNITION TEST
RECOGNIZABILITY
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید