دیکشنری
داستان آبیدیک
Recumbent
ɹəkʌmbənt
فارسی
1
عمومی
::
(گش) برزمین گستر، خوابیده، خم
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
RECTIFIER CIRCUIT
RECTIFY
RECTILINEAL
RECTILINEAR
RECTITUDE
RECTOR
RECTORATE
RECTORIAL
RECTORY
RECTRIX
RECTUM
RECTUS
RECTUS ABDOMINIS
RECTUS FEMORIS
RECUMBENCY
RECUMBENT
RECUPERATE
RECUPERATE FROM
RECUPERATION
RECUPERATIVE
RECUR
RECURRENCE
RECURRENCE INTERVAL
RECURRENGE
RECURRENT
RECURRENT LARYNGEAL NERVE
RECURRENT NEURAL NETWORK
RECURRENTLY
RECURRING
RECURRING CURVE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید