دیکشنری
داستان آبیدیک
Regionalistic
ɹid͡ʒənəlɪstɪk
فارسی
1
عمومی
::
ناحیه گرای، (regionalist) منطقهای
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
REGIONAL COORDINATION AND DEVELOPMENT COMMISSION OF CENTRO
REGIONAL COSTUME
REGIONAL COUNCILS FOR DEVELOPMENT COORDINATION
REGIONAL FACTOR
REGIONAL INVENTORY
REGIONAL NETWORK
REGIONAL NUCLEAR
REGIONAL PLANTATION COMPANIES
REGIONAL SALES MANAGER
REGIONAL SHOPPING CENTER
REGIONAL STRUCTURAL FIRE MANAGER
REGIONAL SUBSYSTEM
REGIONAL TIER
REGIONALISM
REGIONALIST
REGIONALISTIC
REGISTER
REGISTER AS
REGISTER CAPACITY
REGISTER FOR
REGISTER IN
REGISTER LENGTH
REGISTER OF INTEREST REPRESENTATIVES
REGISTER OFFICE
REGISTER ON
REGISTER WITH
REGISTERATION
REGISTERED AGENT
REGISTERED LETTER
REGISTERED MAIL
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید