دیکشنری
Replenishment
ɹəplenɪʃmənt
فارسی
1
عمومی
::
دوباره پركردن، بازپرسازی
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
REPLACED
REPLACEMENT
REPLACEMENT COST
REPLACEMENT COST ACCOUNTING
REPLACEMENT COST INFORMATION
REPLACEMENT COST METHOD
REPLACEMENT DECISION
REPLACEMENT SALE
REPLACEMENT TYRE
REPLACEMENT VALUE
REPLACER
REPLAY
REPLEADER
REPLENISH
REPLENISH WITH
REPLENISHMENT
REPLENISHMENT CYCLE
REPLETE
REPLETE WITH FABLES
REPLETION
REPLEVIN
REPLEVY
REPLICA
REPLICA TEMPERATURE RELAYS
REPLICATE
REPLICATED DATABASE
REPLICATED DYNAMIC
REPLICATING PORTFOLIO
REPLICATION
REPLICATION BUBBLE
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید