دیکشنری
Reprobate
ɹɛpɹəbe͡it
فارسی
1
عمومی
::
فاسد، مردود، محرومیت، هرزه، بد اخلاق
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
REPRIEVE
REPRIMAND
REPRIMAND FOR
REPRINT
REPRISAL
REPRISE
REPRISTINATE
REPROACH
REPROACH FOR
REPROACH WITH
REPROACHABLE
REPROACHER
REPROACHFUL
REPROACHFULLY
REPROACHLESS
REPROBATE
REPROBATION
REPROBATORY
REPROCESSING THE RECOVERED TEMPERED CHOCOLATE
REPRODUCE
REPRODUCE FROM
REPRODUCER
REPRODUCIBILITY
REPRODUCIBLE
REPRODUCTION
REPRODUCTION FIELD
REPRODUCTIVE
REPRODUCTIVE EFFORT
REPRODUCTIVE ENDOCRINOLOGIST
REPRODUCTIVENESS
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید