دیکشنری
Respire
ɹəspa͡iəɹ
فارسی
1
عمومی
::
امید تازه پیدا كردن، دم زدن، نفس كشیدن، تنفس كردن
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
RESPECTIVELY
RESPIRABLE
RESPIRATION
RESPIRATION RATE
RESPIRATOR
RESPIRATORY
RESPIRATORY ACIDOSIS
RESPIRATORY ALKALOSIS
RESPIRATORY COLLAPSE
RESPIRATORY DISTRESS SYNDROME
RESPIRATORY EXCHANGE RATIO
RESPIRATORY FAILURE
RESPIRATORY RATE
RESPIRATORY SYNCYTIAL VIRUS
RESPIRATORY SYSTEM
RESPIRE
RESPITE
RESPLENDENCE
RESPLENDENCY
RESPLENDENT
RESPLENDENTLY
RESPOND
RESPOND TO
RESPONDENCE
RESPONDENCY
RESPONDENT
RESPONDENTIA
RESPONDER
RESPONSE
RESPONSE BIAS
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید