دیکشنری
داستان آبیدیک
Restive
ɹɛstɪv
فارسی
1
عمومی
::
سركش، بیقرار، كله شق، چموش، رام نشو
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
RESTAURANT
RESTAURANTEUR
RESTAURATEUR
RESTFUL
RESTIFF
RESTIFORM
RESTING
RESTING BLOOD PRESSURE
RESTING ENERGY EXPENDITURE
RESTING METABOLIC RATE
RESTING PLACE
RESTITUTE
RESTITUTION
RESTITUTION COEFFICIENT
RESTITUTION DAMAGES
RESTIVE
RESTIVELY
RESTIVENESS
RESTLESS
RESTLESS BRAIN WAVES
RESTLESS LEG SYNDROME
RESTLESSLY
RESTLESSNESS
RESTOCKING FEE
RESTORABLE
RESTORATION
RESTORATION ECOTOURISM
RESTORATION TO LIFE
RESTORATIONISM
RESTORATIONIST
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید