دیکشنری
داستان آبیدیک
Ribald
ɹa͡ibəld
فارسی
1
عمومی
::
بدزبان، ادم هرزه، هرزه، بددهن، دون، فاحشه
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
RHYTHMIZATION
RHYTHMIZE
RHYTIDOME
RI
RIAL
RIALS 40 THE METRE
RIALS 50 OR SO
RIALTO
RIANT
RIB
RIB CAGE
RIB PLATE
RIB ROAST
RIB WORT PLANTAIN
RIB/BREAST
RIBALD
RIBALDRY
RIBAND
RIBBAND
RIBBED
RIBBED ELEMENTS
RIBBING
RIBBON
RIBBON VERMICELLI
RIBBON CABLE
RIBBON DEPOSIT
RIBBY
RIBES
RIBGRASS
RIBLET
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید