دیکشنری
داستان آبیدیک
Ruminant
ɹumənənt
فارسی
1
عمومی
::
(مج) فكور، جانور پستاندار نشخوار كننده
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
RULES OF ORIGIN
RULES OF PROCEDURE
RULES OF SOCIOLOGICAL METHOD
RULES TUNING
RULING
RULING CLASS
RUM
RUM RUNNING
RUMBA
RUMBLE
RUMBLER
RUMBUSTIOUS
RUMEN
RUMENAL
RUMINAL
RUMINANT
RUMINANTIA
RUMINATE
RUMINATE ABOUT
RUMINATE ON
RUMINATION
RUMINATIVE
RUMINATOR
RUMMAGE
RUMMAGE AROUND
RUMMAGE SALE
RUMMAGE THROUGH
RUMMER
RUMMILY
RUMMINESS
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید