دیکشنری
داستان آبیدیک
Rumormonger
ɹuməɹmʌŋgəɹ
فارسی
1
عمومی
::
خبر كش، هوچی، كسیكه شایعه میسازد
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
RUMINATION
RUMINATIVE
RUMINATOR
RUMMAGE
RUMMAGE AROUND
RUMMAGE SALE
RUMMAGE THROUGH
RUMMER
RUMMILY
RUMMINESS
RUMMY
RUMMY START
RUMOR
RUMOR (RUMOUR)
RUMOR HAS IT THAT
RUMORMONGER
RUMOUR
RUMP
RUMP SESSION
RUMPLE
RUMPLE UP
RUMPLESS
RUMPUS
RUMPY
RUMRUNNER
RUN
RUN A COMB THROUGH
RUN A FEVER
RUN A MAKE ON
RUN A RED LIGHT
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید