دیکشنری
داستان آبیدیک
Runt
ɹʌnt
فارسی
1
عمومی
::
(جش) كبوتر خانگی درشت، كوتوله، گاو ماده كوچك
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
RUNNING LINE
RUNNING NOOSE
RUNNING ON EMPTY
RUNNING START
RUNNING STITCH
RUNNING SURFACE
RUNNING TIME
RUNNING TITLE
RUNNY
RUNNY NOSE
RUNOFF
RUNOFF COEFFICIENT
RUNOFF TRANSCRIPTION,
RUNOUT
RUNS TEST
RUNT
RUNT OF THE FAMILY
RUNT OF THE LITTER
RUNTY
RUNWAY
RUPEE
RUPIAH
RUPICOLINE
RUPICOLOUS
RUPTURE
RUPTURE INDEX
RUPTURED
RUQ
RURAL
RURAL DISTRICT
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید