دیکشنری
داستان آبیدیک
Scissor
sɪzəɹ
فارسی
1
عمومی
::
تقسیم، پراكندگی، قطع، چاك، تفرقه، بریدگی، برش
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
SCINTILLATION PROXIMITY ASSAY
SCINTILLATOR
SCIOLISM
SCIOLIST
SCIOLISTIC
SCIOMACHY
SCIOMACY
SCIOMANTIC
SCION
SCIRRHOID
SCIRRHOUS
SCIRRHUS
SCISSEL
SCISSILE
SCISSION
SCISSOR
SCISSORING
SCISSORS
SCISSORS AND PASTE
SCIURINE
SCIUROID
SCL – DEVELOPING LEADERS
SCLAFF
SCLAV ECT
SCLERA
SCLERA BUCKLING
SCLERENCHYMA
SCLERIASIS
SCLERITE
SCLERITIS
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید