دیکشنری
داستان آبیدیک
Scrag
skɹæg
فارسی
1
عمومی
::
جانور نحیف، چیز لاغر، گلوی كسی یا چیزی را، ادم لاغر
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
SCOUT MASTER
SCOUT OUT
SCOUT SHIELD
SCOUT TRAINING
SCOUT UP
SCOUTER
SCOUTING
SCOUTING SWITCHING
SCOW
SCOWL
SCOWL AT
SCOWLER
SCR
SCRABBLE
SCRABBLER
SCRAG
SCRAGGY
SCRAM
SCRAMBLE
SCRAMBLE FOR
SCRAMBLED EGG
SCRAMBLER
SCRANNEL
SCRAP
SCRAP BOOK
SCRAP HEAP
SCRAP HEAP POLICY
SCRAP IRON
SCRAP MATERIAL
SCRAP PAPER
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید