دیکشنری
داستان آبیدیک
Sealskin
silskɪn
فارسی
1
عمومی
::
جامهای كه از پوست خوك ابی بدوزند، پوست خوك ابی
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
SEAL THE BARGAIN
SEALANT
SEALANT RESERVOIR
SEALED
SEALED CONDITIONS
SEALED SOURCE
SEALED WITH A KISS
SEALER
SEALERY
SEALING
SEALING CLAY
SEALING COMPOUND
SEALING EFFECT
SEALING RING
SEALING WAX
SEALSKIN
SEAM
SEAM WITH
SEAMAN
SEAMAN RECRUIT
SEAMANLIKE
SEAMANSHIP
SEAMED
SEAMER
SEAMILIKE
SEAMLESS
SEAMLESS FLOW
SEAMLESS STEEL CYLINDER
SEAMOUNT
SEAMSTER
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید