دیکشنری
داستان آبیدیک
Server
sɜɹvəɹ
فارسی
1
عمومی
::
كمك كننده، خدمتگذار، (در بازی)، نوكر، خدمتكار
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
SERVE FOR
SERVE IN
SERVE NOTICE
SERVE ON
SERVE ON A SILVER PLATTER
SERVE ONE RIGHT
SERVE OUT
SERVE PURPOSE
SERVE RIGHT
SERVE TIME
SERVE TO
SERVE UNDER
SERVE UP
SERVE WITH
SERVED MARKET
SERVER
SERVER PROCESSOR
SERVER SIDE REQUEST FORGERY
SERVERLESS FUNCTION
SERVIAN
SERVICE
SERVICE QUALITY
SERVICE A DEBT
SERVICE AREA
SERVICE BLOCK
SERVICE BOOK
SERVICE CENTER
SERVICE CHARGE
SERVICE CLUB
SERVICE COMPANY
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید