دیکشنری
داستان آبیدیک
Sessile
sɛʃəl
فارسی
1
عمومی
::
بی پایه، (گش) چسبیده، بی ساقه
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
SERVITOR
SERVITUDE
SERVO
SERVO DRIVES
SERVO MECHANISTIC
SERVO PRESSURE
SERVO VALVE
SERVOMECHANIZM
SERVOMOTOR
SESAME
SESAMOID
SESAMOID BONE
SESQUICENTENNIAL
SESQUILINEAR FORM
SESQUIPEDALIAN
SESSILE
SESSILE STATE
SESSILITY
SESSION
SESSION DATA
SESSION HIJACKING
SESSION INITIATION PROTOCOL
SESSION KEY
SESSIONAL
SESTET
SESTINA
SET
SET A BEGGAR ON HORSEBACK, AND HE'LL RIDE TO THE DEVIL
SET A PRECEDENT
SET A THIEF TO CATCH A THIEF
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید