دیکشنری
Shalt
ʃɔlt
فارسی
1
عمومی
::
(د) دوم شخص مفرد حاضر فعل shall
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
SHALL I GO?
SHALLOON
SHALLOP
SHALLOT
SHALLOW
SHALLOW ANODE GROUND BED
SHALLOW BRAINED
SHALLOW FEEDER
SHALLOW FOCUS EARTHQUAKE
SHALLOW MINDED
SHALLOW NETWORK
SHALLOW ROOTED
SHALLOW SOLIDS
SHALLOW WELL
SHALLOWNESS
SHALT
SHAM
SHAM FIGHT
SHAM MARRIAGE
SHAM QUARREL
SHAMAN
SHAMANISM
SHAMBLE
SHAMBLES
SHAMBLING
SHAME
SHAME OF IT
SHAME ON YOU
SHAME ON YOU!
SHAMEDFACED
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید