دیکشنری
داستان آبیدیک
Shivery
ʃɪvəɹi
فارسی
1
عمومی
::
مرتعش، لرزه، شكننده، لرزان
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
SHIRTING
SHIRTMAKER
SHIRTTAIL
SHIRTWAIST
SHISEIDO FEMINITE DU BOIS
SHISH KEBAB
SHIT
SHIT HAPPENS
SHIT JOB
SHIT ON
SHIT OR GET OFF THE POT
SHITTAH
SHIVER
SHIVERING THERMOGENESIS
SHIVERINGLY
SHIVERY
SHOAL
SHOALS OF PEOPLE
SHOALY
SHOAT
SHOCK
SHOCK ABSORBER
SHOCK HEAD
SHOCK HEADED
SHOCK IGNITION
SHOCK OF LIFE
SHOCK TROOPS
SHOCK TUBE
SHOCK TUNNEL
SHOCK VALVE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید