دیکشنری
Sicker
sɪkəɹ
فارسی
1
عمومی
::
سلامت، محققا، قابل اطمینان، (اسكاتلند) سالم
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
SICK JOKE
SICK LEAVE
SICK LIST
SICK NURSE
SICK OF
SICK OF A FEVER
SICK OF FLATTERY
SICK OF LOVE
SICK TO DEATH
SICK TO ONE'S STOMACH
SICK UNTO
SICKBED
SICKEN
SICKENER
SICKENING
SICKER
SICKFOR HOME
SICKISH
SICKLE
SICKLE CELL ANEMIA
SICKLE FEATHER
SICKLE I
SICKLEAVE
SICKLEBILL
SICKLES
SICKLINESS
SICKLY
SICKNESS
SICKNESS BENEFIT
SICKROOM
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید