دیکشنری
داستان آبیدیک
Skiff
skɪf
فارسی
1
عمومی
::
قایقرانی كردن، قایق سریعالسیر، كرجی پارویی كوچك
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
SKIASCOPE
SKIASCOPY
SKID
SKID ACROSS
SKID FIN
SKID HAZARD
SKID INTO
SKID ROAD
SKID ROW
SKID TO TURN
SKIDDER
SKIDDOO
SKIDOO
SKIER
SKIEY
SKIFF
SKIFULLY
SKIIER
SKIING
SKILFUL
SKILL
SKILL BASED CONFLICT MANAGEMENT
SKILL LESS
SKILL LEVEL
SKILL POINT
SKILL RESEARCH
SKILLED
SKILLED INCOMPETENCE
SKILLED NURSING FACILITY
SKILLESS
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید