دیکشنری
داستان آبیدیک
Snowshed
snoʃt
فارسی
1
عمومی
::
پناهگاه روستایی در برابر برف، سایبان برفی
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
SNOWBLINK
SNOWBOUND
SNOWBUSH
SNOWCAP
SNOWDRIFT
SNOWDROP
SNOWED IN
SNOWED UNDER
SNOWFALL
SNOWFIELD
SNOWFLAKE
SNOWINESS
SNOWMAN
SNOWMOBILE
SNOWPLOW
SNOWSHED
SNOWSHOE
SNOWSLIDE
SNOWSUIT
SNOWY
SNR= SIGNAL NOISE RATIO
SNUB
SNUB NOSED
SNUBBER
SNUFF
SNUFF BOX
SNUFF OUT
SNUFFBOX
SNUFFER
SNUFFERS
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید