دیکشنری
Styliform
sta͡iləfɔɹm
فارسی
1
عمومی
::
بشكل قلم، نیزه مانند، نیزهای شكل
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
STY
STYE
STYGIAN
STYLAR
STYLATE
STYLE
STYLE (TEST AUCTION)
STYLE ADJUSTING
STYLE CONSTRUCT
STYLE GUIDE
STYLE OF REASONING
STYLED QUEEN
STYLESHEET
STYLET
STYLIFEROUS
STYLIFORM
STYLING
STYLISH
STYLIST
STYLISTIC DEVICES
STYLISTIC ECLECTICISM
STYLISTICS
STYLITE
STYLIZATION
STYLIZE
STYLIZED FACTS
STYLOBATE
STYLOGRAPH
STYLOGRAPHIC PEN
STYLOGRAPHY
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید