دیکشنری
Sultry
sʌltɹi
فارسی
1
عمومی
::
داغ، خیلی گرم ومرطوب، خفه، شرجی، سخت
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
SULPHURATE
SULPHUREOUS
SULPHURET
SULPHURIC
SULPHURIC ACID
SULPHURIZE
SULPHUROUS
SULPHURY
SULTAN
SULTANA
SULTANA RAISINS & MULBERRIES
SULTANATE
SULTANESS
SULTRILY
SULTRINESS
SULTRY
SUM
SUM AND SUBSTANCE
SUM CHECK
SUM OF PRODUCTS
SUM OF SQUARED MULTIPLE CORRELATION COEFFICIENTS
SUM OF THE YEARS DIGITS
SUM TERM
SUM TOTAL
SUM UP
SUMAC
SUMACH
SUMERIAN
SUMERIANS
SUMMA
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید