دیکشنری
داستان آبیدیک
Takin
te͡ikɪn
فارسی
1
عمومی
::
(جش) بزكوهی بزرگ تبت
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
TAKE YEARS OFF
TAKE YOUR SEAT
TAKE YOUR W TO ANOTH
TAKEN ABACK
TAKEN AS A WHOLE
TAKEN FOR DEAD
TAKEN WITH
TAKEOFF AND LANDING
TAKEOVER
TAKEOVER PREMIA
TAKER
TAKES ONE TO KNOW ONE
TAKES TWO
TAKES TWO TO TANGO
TAKFIR
TAKIN
TAKING
TAKING CALLS
TAKING CARE OF BUSINESS
TAKING IN
TAKINGS
TALBOTS
TALC
TALCKY
TALCOSE
TALCOSE OR COUS
TALCOUS
TALCUM POWDER
TALE
TALE BEARER
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید