دیکشنری
Terry
tɛɹi
فارسی
1
عمومی
::
پارچه حولهای، (نظ) سرباز مدافع مرزی انگلیس
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
TERRITORIALIZATION
TERRITORIALLY DEFINED GOVERNMENT
TERRITORY
TERRITORY MANAGEMENT
TERRITORY POTENTIAL
TERROR
TERRORISM
TERRORIST
TERRORIST FINANCING
TERRORISTIC
TERRORIZATION
TERRORIZE
TERRORIZE INTO
TERRORLESS
TERRTORIALIZE
TERRY
TERSE
TERSELLATED
TERSELY
TERSENESS
TERTIAL
TERTIAN
TERTIAN FEVER
TERTIARY
TERTIARY EDUCATION
TERTIARY EDUCATION QUALITY AND STANDARDS AGENCY
TERTIARY HUE
TERTIARY MONOSOMY
TERTIARY OIL RECOVERY
TERTIARY TREATMENT
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید