دیکشنری
داستان آبیدیک
Thicken
θɪkən
فارسی
1
عمومی
::
ستبر كردن، ضخیم كردن، كلفت، پرپشت كردن، كلفت كردن
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
THIAZIDE DIURETICS
THICK
THICK AND FAST
THICK AND THIN
THICK AS A SHORT PLANK
THICK AS PEA SOUP
THICK AS THIEVES
THICK AS TWO SHORT PLANKS
THICK DESCRIPTION
THICK FILM CIRCUIT
THICK SKIN
THICK SKINNED
THICK SKULLED
THICK WITH TREES
THICK WITTED
THICKEN
THICKEN UP
THICKENER
THICKENING
THICKET
THICKETED
THICKETY
THICKHEADED
THICKISH
THICKLY
THICKLY PEOPLED
THICKLY POPULATED
THICKNESS
THICKNESS GAUGE
THICKSET
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید