دیکشنری
داستان آبیدیک
Threw
θɹu
فارسی
1
عمومی
::
(زمان ماضی فعل throw)، انداخت، پرتاب كرد
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
THRESHOLD
THRESHOLD EffECT
THRESHOLD ELEMENT
THRESHOLD FINANCING
THRESHOLD FOR RECOGNITION
THRESHOLD FUNCTION
THRESHOLD GATE
THRESHOLD LOGIC
THRESHOLD METHOD
THRESHOLD SELECTION
THRESHOLD VALUE
THRESHOLD VOLTAGE
THRESHOLDING
THRESHOLDING SCHEME
THRESHOLDS
THREW
THRICE
THRIDACE
THRIDACIUM
THRIFT
THRIFTESSNESS
THRIFTILY
THRIFTLESS
THRIFTY
THRILL
THRILL AT
THRILL TO
THRILL TO PIECES
THRILL WITH
THRILLED
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید