دیکشنری
داستان آبیدیک
Tierce
tɪs
فارسی
1
عمومی
::
سه ورق جور اوردن، به سه قسمت تقسیم كردن، ثلث كردن
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
TIE THE KNOT
TIE TO
TIE TRAFFIC UP
TIE UP
TIEBACK
TIED DOWN
TIED TIE
TIED TO APRON STRINGS
TIED TO MOTHER'S APRON STRINGS
TIED UP
TIEPIN
TIER
TIER 1
TIER 1 PRACTICES
TIER TABLE
TIERCE
TIERCED
TIERED SALES INTERFACES
TIERS OF CABLE
TIES OF FRIENDSHIP
TIFF
TIFFANY
TIFFIN
TIGER
TIGER BY THE TAIL
TIGER CAT
TIGER LILY
TIGER MOTH
TIGERISH
TIGERISM
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید