دیکشنری
Traipse
tɹe͡ips
فارسی
1
عمومی
::
سرگردان بودن، راه رفتن، قدم زدن، بزحمت راه رفتن
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
TRAINING GROUND CONSTRUCTION
TRAINING GROUND UPGARDE 1
TRAINING INSTANCE
TRAINING LEADER
TRAINING MODULE
TRAINING OFFERINGS
TRAINING PATTERNS
TRAINING PROTOCOL
TRAINING SCHOOL
TRAINING SESSION
TRAINING SET
TRAINING STIMULUS
TRAINING STRESS
TRAINLING EDGE
TRAINSICK
TRAIPSE
TRAIPSE AROUND
TRAIPSE OVER
TRAIT
TRAIT VARIABLE
TRAIT ANGER
TRAIT ANXIETY
TRAIT CYNICISM
TRAIT FORGIVENESS
TRAITOR
TRAITOR TO THE COUNT
TRAITOROUS
TRAITOROUSLY
TRAITOROUSNESS
TRAITRESS
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید