دیکشنری
داستان آبیدیک
Tranquilize
tɹæŋkwəla͡iz
فارسی
1
عمومی
::
اسوده كردن، فرونشاندن، (tranquillize) ارام كردن
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
TRAMPOLINE
TRAMROAD
TRAMWAY
TRANALPINE
TRANCE
TRANCHE
TRANCHED COVER
TRANCSCENDENT
TRANFORMABLE
TRANGAM
TRANILLUMINATION
TRANISITOR
TRANNLATABILITY
TRANQUIL
TRANQUILITY
TRANQUILIZE
TRANQUILIZER
TRANQUILLITY
TRANQUILLIZE
TRANS ASIA EUROPE
TRANS CATEGORICAL
TRANS PACIFIC PARTNERSHIP
TRANS SHIP
TRANS SHIPMENT
TRANSACT
TRANSACTION
TRANSACTION BASED PROCEDURES
TRANSACTION BASED XML PARSER
TRANSACTION COST
TRANSACTION COST ECONOMICS
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید