دیکشنری
داستان آبیدیک
Traumatism
tɹɔmətɪzəm
فارسی
1
عمومی
::
روان زخم، (طب) ضربه، ضغطه، اثر ضربت، تصادم
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
TRASH COLLECTION ROOM
TRASH ICE
TRASHY
TRASSHIP
TRATOLOGY
TRAUMA
TRAUMA FOCUSED COGNITIVE BEHAVIORAL THERAPY
TRAUMA INFORMED
TRAUMA INTEGRATION
TRAUMA SENSITIVE
TRAUMA SURVIVOR
TRAUMA TOURISM
TRAUMATIC
TRAUMATIC BRAIN INJURY
TRAUMATIC STRESS
TRAUMATISM
TRAUMATIZATION
TRAUMATIZE
TRAVAIL
TRAVAUX PRÉPARATOIRES
TRAVE
TRAVEL
TRAVEL A MILE A MINUTE
TRAVEL ACROSS
TRAVEL AGENCY
TRAVEL AGENT
TRAVEL AT A FAST CLIP
TRAVEL AT A GOOD CLIP
TRAVEL BROADENS THE MIND
TRAVEL BY
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید