دیکشنری
داستان آبیدیک
Unseal
ʌnsil
فارسی
1
عمومی
::
مهر چیزی را شكستن، مهر چیزی را گشودن
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
UNSAID
UNSANCTIONED
UNSATURATE
UNSATURATED
UNSATURATED FLOW
UNSAVED
UNSAVORY
UNSAVOURY
UNSAY
UNSCATHED
UNSCENTED
UNSCHOOLED
UNSCIENTIFIC
UNSCREW
UNSCRUPULOUS
UNSEAL
UNSEAM
UNSEAMN
UNSEARCHABLE
UNSEASONABLE
UNSEASONED OFFERING
UNSEAT
UNSECURED
UNSECURED LOAN
UNSECURED LOANS
UNSEEMLY
UNSEEN
UNSELFISH
UNSET
UNSETTLE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید