دیکشنری
داستان آبیدیک
Unshapen
ʌnʃe͡ipən
فارسی
1
عمومی
::
گستاخ، شكل نگرفته، (unshaped) بی شكل، وحشی
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
UNSECURED
UNSECURED LOAN
UNSECURED LOANS
UNSEEMLY
UNSEEN
UNSELFISH
UNSET
UNSETTLE
UNSETTLED
UNSEW
UNSEX
UNSEXED
UNSHACKLE
UNSHAKEN
UNSHAPED
UNSHAPEN
UNSHEATHE
UNSHIP
UNSHOD
UNSIFTED
UNSIGHT
UNSIGHTLY
UNSIGNED
UNSKILLED
UNSKILLED LABOUR
UNSKILLFUL
UNSLING
UNSNARE
UNSNARL
UNSOCIABILITY
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید