دیکشنری
داستان آبیدیک
Unsteady
ʌnstɛdi
فارسی
1
عمومی
::
متزلزل كردن، لرزان، بی ثبات كردن، لق، متغیر
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
UNSOUGHT
UNSOUGHT GOOD
UNSOUND
UNSPARING
UNSPEAKABLE
UNSPECIFIED
UNSPONTANEOUS
UNSPOTTED
UNSPRUNG
UNSTABLE
UNSTABLE EQUILIBIUM
UNSTABLE NEGOTIATION
UNSTABLE OPERATION
UNSTABLE STATE
UNSTARCHED
UNSTEADY
UNSTEADY FLOW
UNSTEADY RADIAL FLOW
UNSTRAP
UNSTRESSED
UNSTRING
UNSTRUCTURED
UNSTRUCTURED FEATURE
UNSTRUCTURED SYSTEM
UNSTUCK
UNSTUDIED
UNSUBSCRIPTED
UNSUBSCRIPTION
UNSUBSTANTIAL
UNSUBSTANTIALITY
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید