دیکشنری
Unsymmetrical
ʌnsɪmɛtɹɪkəl
فارسی
1
عمومی
::
غیر متقارن، دارای عدم تقارلن
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
UNSTUDIED
UNSUBSCRIPTED
UNSUBSCRIPTION
UNSUBSTANTIAL
UNSUBSTANTIALITY
UNSUBSTANTIATED
UNSUCCESS
UNSUCCESSFUL
UNSUITABLE
UNSUNG
UNSUNG HERO
UNSUPERVISED LEARNING
UNSURE
UNSUSPECTING
UNSWATHE
UNSYMMETRICAL
UNSYNCHRONIZED
UNSYSTEMATIC UNCERTAINTY
UNTALENTED
UNTANGLE
UNTAUGHT
UNTEACH
UNTENABLE
UNTENTED
UNTHINKABLE
UNTHINKING
UNTHREAD
UNTHROTTLED ENGINE
UNTIDY
UNTIE
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید