دیکشنری
داستان آبیدیک
Upland
ʌplənd
فارسی
1
عمومی
::
دور از دریا، زمین مرتفع، بلند، زمین بلند
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
UPGRADE WATCHTOWER TO LV2
UPGRADING
UPGROWTH
UPHEAVAL
UPHEAVAL FAILURE
UPHEAVE
UPHEAVING FORCE
UPHILL
UPHILL BATTLE
UPHOLD
UPHOLDER
UPHOLSTER
UPHOLSTERER
UPHOLSTERY
UPKEEP
UPLAND
UPLAND AREAS
UPLIFT
UPLIFT FORCE
UPLIFTER
UPLIFTING
UPMARKET
UPMOST
UPNLINK
UPON
UPON BAIL
UPON IMPACT
UPON MY WORD
UPON MY WORLD
UPON THE DIE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید