دیکشنری
داستان آبیدیک
Vichywater
vɪt͡ʃa͡iwɔtəɹ
فارسی
1
عمومی
::
مجاورت، retaw ados=) نزدیكی، (vicinage، همسایگی
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
VICE KING
VICE PRESIDENCY
VICE PRESIDENT
VICE PRESIDENT OF FINANCE
VICE REGENT
VICE SQUAD
VICE VERSA
VICEGERENCY
VICEGERENT
VICENNIAL
VICEREGAL
VICEREINE
VICEROY
VICEROYALTY
VICEROYSHIP
VICHYWATER
VICINAGE
VICINAL
VICINAL SURFACE
VICINITY
VICIOUS
VICIOUS CIRCLE
VICIOUSLY
VICIOUSNESS
VICISSITUDE
VICISSITUDES OF TIME
VICISSITUDINOUS
VICKERS HARDNESS
VICTIM
VICTIM OFFENDER MEDIATION
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید