دیکشنری
داستان آبیدیک
Wan
wɑn
فارسی
1
عمومی
::
(wand) رنگ پریده، رنگ پریده، كم خون، زرد، كم رنگ
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
WALLYDRAIGLE
WALNUT
WALRASIAN GENERAL EQUILIBRIUM MODEL
WALRUS
WALTER MITTY
WALTZ
WALTZ AROUND
WALTZ IN
WALTZ OFF
WALTZ THROUGH
WALTZ UP
WAMBLE
WAMPUM
WAMPUMPEAG
WAMPUN
WAN
WAND
WANDER
WANDER ABOUT
WANDER AWAY
WANDER FROM
WANDER IN
WANDER OFF
WANDERER
WANDERING
WANDERLUST
WANDEROO
WANDING KIDNEY
WANE
WANENER
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید