دیکشنری
داستان آبیدیک
Warmish
wɔɹmɪʃ
فارسی
1
عمومی
::
گرم، داغ
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
WARM SPOT
WARM SPRINGS
WARM THE BENCH
WARM THE COCKLES OF HEART
WARM THE COCKLES OF ONE'S HEART
WARM UP
WARM UP TO
WARM WELCOME
WARMED OVER
WARMER
WARMERS & BURNERS
WARMHEARTED
WARMHEARTEDNESS
WARMING PAN
WARMING STATION
WARMISH
WARMLY
WARMONGER
WARMTH
WARMUP
WARMUP MATCH
WARMWATER FISH
WARN
WARN ABOUT
WARN AGAINST
WARN AWAY FROM
WARN OF
WARN OFF
WARNER
WARNING
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید