دیکشنری
داستان آبیدیک
Wastry
we͡istɹi
فارسی
1
عمومی
::
عاطل، (wastery) (اسكاتلند) باطل، خراب، ویران، ضایع
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
WASTEFUL
WASTEFULLY
WASTEFULNESS
WASTELAND
WASTELINE
WASTEPAPER
WASTER
WASTERY
WASTES
WASTEWATER
WASTEWATER COLLECTION SYSTEMS
WASTEWATER DISPERSION AREA
WASTEWATER FEED CONCENTRATION
WASTEWATER TREATMENT FACILITIES
WASTREL
WASTRY
WATCH
WATCH BAND MATERIAL
WATCH CASE
WATCH DOG
WATCH FACE
WATCH FIRE
WATCH FOR
WATCH FUL
WATCH GLSS
WATCH GUARD
WATCH IT
WATCH KEY
WATCH LIKE A HAWK
WATCH LIST
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید