دیکشنری
داستان آبیدیک
Watchman
wɑt͡ʃmən
فارسی
1
عمومی
::
پاسدار، مراقب، مواظب، نگهبان
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
WATCH THE STORE
WATCH TOWER
WATCH YOUR MOUTH
WATCHBAND
WATCHCASE
WATCHDOG
WATCHDOG TIMER
WATCHED POT NEVER BOILS
WATCHER
WATCHEYE
WATCHFUL
WATCHFUL WAITING
WATCHFULLY
WATCHFULNESS
WATCHMAKER
WATCHMAN
WATCHTOWER
WATCHTOWER UPGRADE 1
WATCHWORD
WATCHWORLD
WATE LOOP
WATER
WATER AND SEWAGE COMPANY
WATER BALANCE ANALYSIS
WATER BALLAST
WATER BAPTISM
WATER BEARING FORMATIONS
WATER BED
WATER BINDING CAPACITY (WBC)
WATER BODY
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید