دیکشنری
داستان آبیدیک
Weakling
wiklɪŋ
فارسی
1
عمومی
::
ضعیف، بی بنیه، كم بنیه، سست عنصر، ناتوان
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
WEAK KNEED
WEAK KNEES
WEAK LETTERS
WEAK LINK
WEAK MINDED
WEAK POINT
WEAK PRODUCT
WEAK SIGHTED
WEAK SISTER
WEAK STATIONARITY
WEAKEN
WEAKENER
WEAKER PARTY
WEAKHEARTED
WEAKISH
WEAKLING
WEAKLY
WEAKLY STATIONARY RANDOM PROCESS
WEAKNESS
WEAL
WEAL AND WOE
WEAL WALE2
WEALD
WEALTH
WEALTH ADVISOR
WEALTH CREATION
WEALTH IS NOTHING TO
WEALTH OF
WEALTH POSITION
WEALTH PRODUCING ACTIVITIES
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید